۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

روزهای بعد از عید

سلام...خوبین؟؟؟ما هم خوبیم...ما مشغول کار الاله جوجو در حال شیطنت...
ممنون از پیام هایی که میذارین
متاسفانه از بس دیر کردیم مموری خراب شد و عکسهای عید پرید....
البته از الاله با هفت سین عکس داریم که میذارم و سوغاتی های دایی فرهاد و خاله مونس از فرنگ....
این شب ها خوش به حال الاله شده چون برای اینکه خسته بشه و زود بخوابه تقریبا بیشتر شبها میبریمش پارک و کلی بازی می کنه Emoticonفکر می کردم از وسایل بترسه ولی خیلی دوست داره مخصوصا سرسره...

الاله و هفت سین فقط متاسفانه تاریک شده

 
      اینها هم سوغاتی های الاله هستند..ولی لباسها یکمی بزرگن...همه فکر میکنن الاله خیلی تپله ولی بچه یکمی تپلههه همش.....!!   

 
         مثلا داره لباس  میپوشونه به خودش!!!!   
و الاله اش می خورد....تمتم رشته هعا رو در می اره جدا می کنه...به مو ها و پا هاش هم غذا میده.چون همسایه ها اش نذری می ارند تا وقتی اش تموم بشه همش میگه..عمه به به...حتی وقتی یکی زنگ خونه رو بزنه  یعنی عمه به به اورده...
  کتاب محبوب الاله که پیشی داره و تا کتاب رو میبینه صدای گربه در می اره.
این هم الاله در پارک و سوار تاب. از سر سره نمیذاشت عکس بگیرم زود میومد پایین.

4 نظرات:

مامان صبا گفت...

به به به سلام آلاله تپل
چقدر خانم شدي. نگران نباش به زودي لباس ها اندازت مي شه . بچه ها آنقدر زود بزرگ مي شند كه گاهي وقتا لباس هايي كه گذاشتيم اندازشون بشه يادمون مي ره تنشون كنيم يه دفعه مي بينيم براشون تنگ شده .

امیر گفت...

لوپاتووووووووووووووووووو بخورم !!!

ناشناس گفت...

خیلی عالیه

ناشناس گفت...

i love your blog

ارسال یک نظر